میدونین این مدت قرنطینه تجربههای عجیبی کسب کردم که همهشون برمیگشت به اعتماد کردن... همیشه همه میگفتن که انقد زود اعتماد نکن میگفتم چیزی نمیشه بابا دنیا هنوز انقد بد نشده! الانم معتقدم دنیا هنوز انقدرهام بد نشده و قشنگیاشو داره
ولی سنگین بود شکستن چند باره اعتماد اینکه بخوای رفاقت کنی و شخص مقابل فکر تجاوز تو سرش باشه! اینکه بخوای رفاقت کنی و طرف حتی بترسه جنیستشو واقعی بگه! فکر کنین شش سال با یکی مجازی دوست بودم بعد از شش سال مشخص شد جنسیتش رو دروغ گفته! توجیه هم کرد فکر میکردم تو اینجوری راحت تری!
سعی کردم شبای قدر اینا رو ببخشم تا بخشیده شم ولی خب هنوز یک نفر هست که نتونستم ببخشمش... و این برام سنگینه چون عادت دارم راحت ببخشم و بگذرم و اینکه الان نمیتونم داره اذیتم میکنه...
میشه دعا کنین خدا کمکم کنه بتونم ببخشم؟ کینه اصلا چیز قشنگی نیست روح آدم رو خسته میکنه...