در ادامه مطالب فهرست اسامی مستعاری که در داخل وب استفاده شده بعلاوه یک توضیح مختصر صرفا جهت رفاه دوستانی که یادشان نمیماند و البته با خواندن اسامی به صورت دال ذال حس بدی میگیرند انگاری دارند اخبار اختلاس میخوانند، قرار گرفته است.
دال یا قدیمی ترین دوستم، اسم مستعار: لیلی پوت به جهت قد و قواره
آ همون شیخ با کرامات دعوت شده به تولدم: دختر جسور به جهت اسم مستعارش در سایتی و البته یکسری مسائل که باباش از داداشش توقع داشت نه از این!
ن یکی از دوستان دبستانم: همزاد (وی واقعاً همزاد بنده است)
پ.الف که از دوستان راهنمایی من هست و اسم مستعارش به خاطر فامیلیشه: دختر خوشمزه
ف صمیمیترین دوست دانشگاهم: تارزان غیرتی علت این نام گذاری برمیگرده به پارک جمشیدیه و غیرتی بودنش
استاد گاف: استاد بلبل به جهت صدای بسیار زیباشون
استاد جیم: وحشی مهربون چون واقعاً همین بود یک وحشی مهربون!
استاد ذال: پدر جنتی به جهت آخوند بودن و سن و سال
صاد: استاد رپ، استاد نیست رپر هم نیست اما از وقتی فهمیده به نظرم رپ چرنده برام کلاس گذاشته شبا آهنگ رپ میفرسته همراه با توضیح
میم: ولدمورت از بس که همه میگن اسمشو نبر! قرار بود شوهرم شه آدم نبود دادیمش دست اغیار خوش باشن باهم!
استاد سین: از این به بعد به اسم مستعار استاد فشارخونیان ازش یاد میشه چون بنده خدا فشار خونش بالاست یک بار نزدیک بود سکته بده همه ما رو!
ترکمن بامزه: آقایی که میان کمک من برای انجام کارهای خونه
پسرک : هم بازی دوران کودکی چوگویک
خانم دکتر: از کادر دارای کندن پوست دانشجوی دانشگاه! و یکی از اساتید...
جوانک: استاد بیش از حد تصور جوان دانشگاهمون که شکر خدا جنبهاش روی نهایت تنظیم شده
لولو: یکی از اساتید که واقعا درس گرفتن باهاش نوعی کابوس در واقعیته
غول مهربون: یک عزیز
مهران مدیری: یکی از اساتید که بینهایت شبیه مهران مدیری هستن من وقتی بار اول دیدمشون منتظر بودم بگن من مسعود شصتچی هستم من اشتباهی شدم!
کلاس استندآپ کمدی: یکی از کلاسای دروس پایهمون که استاد بسیار شوخی داره و حین درس دادن برای فهموندن درس خیلی بالا پایین میپره و شکلک در میاره بنده خدا! ولی خب به جاش ما هم درس رو میفهمیم
بچه: یکی از هم دانشکدهای ها که چون ریزه میزه است دوستان بهش لقب بچه دادن ولی واقعا آدم بزرگیه
دریل: بیمسئولیت ترین، متوقع ترین، خنگ ترین و لوس ترین دانشجوی کل عالم باید باشه نه فقط دانشکده ما...
احترام السلطنه: یه دختر بامزه شمالی که معتقده هم گروهی حرمت داره نه لذت!
دختر لپ قرمزی: یک عدد موجود درس خون مظلوم مهربون و گرم عین بقیه جنوبی های دوست داشتنی آغازگر زمستون!
پرنسس: یکی از اساتید خانم که بسیار رفتارش دوست داشتنیه و من از وقتی شناختمش خیلی از اخلاقاش رو الگو قرار دادم هر چی از شخصیت و خانوم بودنش بگم کم گفتم لقب پرنسس هم پیشنهاد احترام السلطنه است! اونم وسط سلف کوفتی...
آرامش: یکی از اساتید خانم که باهاش کلاس نداشتیم تا حالا ولی من بی نهایت دوستش دارم و به نظرم خیلی خوب و با سواد و دوست داشتنیه
آقای قارون: یکی از پسرای دانشکده که ازش میترسیدم ولی خب حالا میدونم خیلی پسر خوبیه و دلیل انتخاب اسم هم فامیلیشه ولی خب دقیق تر نمیشه بگم
چهارپایه: یکی از پایهترین انسانهایی که از بدو خلقت تا کنون خلق شده یک دختر بسیار مهربون و دلسوز و خفن و پایه
حنا: کارتون حنا دختری در مزرعه رو دیدین؟ با حجاب ببینیش خود خودشه بی حجاب ببینیش میشه گیسوکمند! ولی حنا به اسم خودشم نزدیک تره
پسر لپ کشونی: یکی از پسرای مودب دانشکده که خیلی لپ داره و من خیلی دلم میخواد داداشم بود میشد هر روز لپاشو بکشم!
آشپزباشی: به دلیل اینکه آشپز هیئته لعنتی!
سرو: چون با اینکه دختره از ٩٠ درصد پسرای دانشکده بلندتره
اسپری توالت: درسته که ازش بدم میاد ولی این اسم به اسم خودش برمیگرده از خانوادهها خواهشمندیم اسمای درست و حسابی بذارید رو بچههاتون...
آنجلا: استاد یکی از مهمترین و سختترین دروس که عین یک فرشته نجات میمونه
مرغ زرد کاکلی: یکی از دوستان که بشدت بیمعرفت است نقطه سرخط!
ترسناک نمای دوست داشتنی: این یه مورد رو دوست دارم دقیق بگم کیه! کسی نیست جز استاد کارآفرینی از بس ازش بد شنیده بودم قبل از اینکه باهاش کلاس بگیرم فکر میکردم دیو دو سره ولی الان معتقدم شاید بخاطر سخت گیریهاش بشه گفت ترسناکه ولی دوست داشتنیه پس میشه ترسناک نمای دوست داشتنی.
شراگیم: اسم مستعار نیست ولی گفتم بیارمش اینجا و توضیح بدم که شراگیم اسم مستعار نیست بلکه اسم شناسنامهای همسر مادرم هستش و کوچک شده شیر آگینه و اولین بار هم نیما یوشیج این اسم رو روی پسرش گذاشته.
پسر ایرونی: از همکاران شراگیم
خانم گل: از همکاران شراگیم