جانیمسانღ

سن منیم جانیمسان

حس شاخی دارم حتی!

۲ ۷
توی کتابخونه دانشکده کوفتی بعد از اینکه درسمون رو خوندیم تارزان غیرتی یک ایده مطرح کرد که همون روز با پرنسس جان در میون گذاشتیم گفت براتون زوده اما اگه می‌خواهید فلان کار رو بکنید و اگه می‌خواهید من میشم استاد راهنما خر تیتاپ خورده دیدین؟ اون شکلی شدیم خلاصه دعا کنید برامون بتونیم تا شهریور ماه بترکونیم و بیام مفصل بگم ایده اولیه چی بود و ایده پرنسس عزیزمون یا بهتر بگم راهنماییش چی بود دعا کنید‌ها خب؟
+ من عاشق لرهام ایضا کردها و میگن قوم لک ترکیب لر و کرده ولی نمی‌دونم چرا به طور معمول همه لک‌هایی که دیدم جورین که سایه همو با تیر میزنیم... امروز فهمیدم استاد بیوشیمی ۱ لک هستش و دارم فکر میکنم چقدر خوبه که آموزش گفت غصه نخور من با مدیرگروه حرف میزنم شرایطتت رو میگم که باید بری فیزیوتراپی و آب درمانی برات یه استاد دیگه اوکی میکنم تو روز دیگه... و الا هیچ بعید نبود ترم دیگه از اول ترم تا آخر ترم بیام غر بزنم که استاد بیوشیمی ۱ فلانه بیساره...
درباره من
نه پی زمر و قمارم نه پی خمر و عقارم
نه خمیرم نه خمارم نه چنینم نه چنانم

من اگر مست و خرابم نه چو تو مست شرابم
نه ز خاکم نه ز آبم نه از این اهل زمانم

"مولانا"

+

سه ﺑﯿﺖ ، ﺳﻪ ﻧﮕﺎﻩ ، ﺳﻪ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ

▪️ﻣﻮﺳﯽ ‏(ﻉ) ﺧﻄﺎﺏ ﺑﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺩﺭ ﮐﻮﻩ ﻃﻮﺭ:
ﺍَﺭَﻧﯽ ‏(ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻧﺸﺎﻥ ﺑﺪﻩ)
▪️ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ: ﻟﻦ ﺗَﺮﺍﻧﯽ ‏(ﻫﺮﮔﺰ ﻣﺮﺍ ﻧﺨﻮﺍﻫﯽ ﺩﯾﺪ)

▪️ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ عاقلانه:
ﭼﻮ ﺭﺳﯽ ﺑﻪ ﮐﻮﻩ ﺳﯿﻨﺎ ﺍﺭﻧﯽ ﻣﮕﻮ ﻭ ﺑﮕﺬﺭ
ﮐﻪ ﻧﯿﺮﺯﺩ ﺍﯾﻦ ﺗﻤﻨﺎ ﺑﻪ ﺟﻮﺍﺏ ﻟﻦ ﺗﺮﺍﻧﯽ

▪️ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ عاشقانه:
ﭼﻮ ﺭﺳﯽ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﺳﯿﻨﺎ ﺍﺭﻧﯽ ﺑﮕﻮ ﻭ ﺑﮕﺬﺭ
ﺗﻮ ﺻﺪﺍﯼ ﺩﻭﺳﺖ ﺑﺸﻨﻮ، ﻧﻪ ﺟﻮﺍﺏ ﻟﻦ ﺗﺮﺍﻧﯽ

▪️ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ عارفانه:
ﺍﺭﻧﯽ ﮐﺴﯽ ﺑﮕﻮﯾﺪ ﮐﻪ ﺗﺮﺍ ﻧﺪﯾﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ
ﺗﻮ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻣﻨﯽ ﻫﻤﯿﺸﻪ، ﭼﻪ ﺗﺮﯼ ﭼﻪ ﻟﻦ ﺗﺮﺍﻧﯽ
تگ ها
آخرین مطالب
آرشیو مطالب
موضوعات
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان