بابا دیروز میگفت این بهروز (شخصیت فیلم بچه مهندس ۴) رو اعصابه چقدر سمج و لجبازه میگم خب وقتی یه چیزیو میخوای باید سمج شی تا بهش برسی دیگه لجبازی خوبه باید حتی اگه از در انداختنت بیرون از پنجره بری تو اگه از پنجره انداختنت بیرون سقفو سوراخ کنی یا از زمین تونل بزنی خلاصه کم آوردن معنی نداره وقتی چیزیو میخوای باید بجنگی... میگه بله تو چون خودت لجباز اعظمی از لجبازها خوشت میاد! میگم کجا لجبازم (به وی خیلیا گفتن لجباز میباشد نقطه) میگه عزیزم شما خودت یه چیزیو میخوای دیگه خدام بیاد خودش بگه نه میگی به تو ربطی نداره یه چیزیم نخوای باز خدام بیاد بگه انجام بده بازم میگی به تو ربطی نداره بعد میگی لجباز نیستم؟
راست هم میگه... یادش بخیر سادات عزیزم هم میگفت تو اثبات کردی به هر چیزی بخوای میرسی حتی اگه غیرممکن ترین چیزها باشه اگه به چیزی نرسی یعنی اون مورد خاص برات اهمیت نداشته و گرنه بهش میرسیدی...
+ مگه بقیه برای خواستههاتون اینجوری نیستین؟ مگه نباید سمج بود؟ چرا سماجت من به چشم میاد؟!