جانیمسانღ

سن منیم جانیمسان

میرزا جان قاسمی + بعداً نوشت

۲ ۱۰
چهارشنبه عصری چون حسابی همه جا کثیف و نامرتب شده بود زنگ زدیم به آقای عین میم که پنجشنبه برای نظافت بیاد و خب کل پنجشنبه درگیر نظافت منزل بودیم برای همین و به خاطر اینکه نظافت تا شب طول کشید تصمیم گرفتیم شام املت بخوریم اما گوجه نداشتیم یعنی فقط دو تا داشتیم و بخاطر رژیم من که قید شده سالاد تحت هر شرایطی باید سر سفره وجود داشته باشد املت ربی پختیم و از ناهار هم مقداری کته مانده بود و نان هم کم داشتیم در نتیجه املت با کته خوردیم وسطای شام حس کردم چقدر مزه میرزا قاسمی جان میدهد این املت جان به خانواده گفتم و گفتند فردا ناهار میرزا قاسمی جان می‌پزیم دختر جان 
صبح ساعت هشت بیدار شدم دیدم خبری نیست خوابیدم ساعتی بعد بیدار شدم خبری نبود خوابیدم تا دوازده وقتی بیدار شدم دیدم پدر جان دارن میرن خرید گوجه فرنگی برای میرزا جان و وقتی خواب بودم قرار گذاشته شده میرزا جان توسط پدر پخته بشه خلاصه به کتاب آشپزی رزی مراجعه کردیم و پدر دختری شروع کردیم پختن میرزا جان الان که دارم این پست را می‌نویسم چنان بوی میرزا جانی در سراسر آپارتمان پیچیده که تازه می‌فهمم چرا قدیمی‌ها می‌گفتند که وقتی نان می‌پزی یا هر غذای بوداری اما تاکید بیشتر داشتند روی نان تا هفت خانه این ور و هفت خانه آن ور خانه‌ات باید نان بدهی.
سرچ کردم اسمی که رزی جان در کتابش نوشته بود را پیدا کنم اما پیدا نکردم و حال ندارم برم ببینم چی نوشته بود منتهی رسیدم به تاریخچه میرزا جان قاسمی شاید برای شمام جالب باشد بدانید و آگاه باشید که این غذا را میرزا قاسم خان قاجار که پسر دوستعلی خان معیرالممالک و نوه حسنعلی بیگ بسطامی و حاکم دهه ۱۲۳۰ گیلان بوده است و ذوق آشپزی داشته است بعد از بازگشت از سن پطرزبورگ در سال ۱۲۳۹ برای دفعه اول درست کرده و بعد بخاطر عشق به آشپزی دستور پخت میرزا جان قاسمی را بین مردم گیلان منتشر کرده است.
بعداً نوشت: فونت خواناست؟ 
بابای نرگس
۱۲ مرداد ۱۶:۱۶
بااین که نمیدونم چیه ولی منم میخام
پاسخ :
جدی؟
من فکر میکردم در ایران همه میرزا قاسمی خورده باشن :))
Anne Shirley
۱۲ مرداد ۱۷:۰۰
من اصلا میرزاقاسمی دوست ندارم '_' 
پاسخ :
اااع جدی ‌‌؟ چرا؟؟؟ 
هلما ...
۱۲ مرداد ۱۷:۵۶
تو قالبت حروف کلمات تا به تا میافته!
پاسخ :
اواااا یعنی چطوری؟؟؟ :)  
Anne Shirley
۱۲ مرداد ۱۸:۲۱
آره جدی! از مزه‌ش خوشم نمیاد :/ یه‌جوریه '_' 
پاسخ :
اااع :) شاید بخاطر بادنجان سوخته است 
شهـــ ـــرزاد
۱۲ مرداد ۲۰:۳۰
میرزاقاسمی خوشمزه است، کشک بادمجون خوشمزه‌تر :)
- بلی با گوشی که خواناست
پاسخ :
احسنت :دی و حلیم بادنجان به قول رزی خوشمزه‌تر
خب خدا رو شکر مثل اینکه فقط واسه هلما مشکل داره اونم ببینم حل میشه یا نه :)
zahra TA
۱۲ مرداد ۲۱:۲۶
میرزا قاسمی گلی از غذاهای شمالیه. دلم خواست
پاسخ :
^__^
هعیییی کاش تهران بودی
zahra TA
۱۲ مرداد ۲۱:۴۶
اگه بیام تهران و قراره میرزا قاسمی بخورم و با تو حرف بزنم، همین الان میام
پاسخ :
بیا بیا *__* منتظرتممم
zahra TA
۱۲ مرداد ۲۱:۵۱
با کمال میل
الان که دارم برای ارشد میخونم، امیدوارم تهران قبول شم 
پاسخ :
ان شاء الله *__*
خبر قبولیتو اولین نفر باید به من بدیا :دی 
منتظر ....
۱۲ مرداد ۲۲:۲۴
نوش جان (:
منم میرزاقاسمی هوس کردم 
من بدجوری عاشق بادمجونم اما فعلا در پرهیز به سر می برم بدجوری معده رو تحریک میکنه نامرد خوشمزه ):
پاسخ :
موتشکرم :)
ای بابا :دی
منم خاله ام نباید بخوره میخوره ولی :)) 
حامد سپهر
۱۳ مرداد ۱۰:۳۰
میرزا قاسمی جان با سیر تازه واااااااای:)
پاسخ :
:) ظاهراً پستم همه رو به هوس انداخت :)) البته به جز آنه
درباره من
نه پی زمر و قمارم نه پی خمر و عقارم
نه خمیرم نه خمارم نه چنینم نه چنانم

من اگر مست و خرابم نه چو تو مست شرابم
نه ز خاکم نه ز آبم نه از این اهل زمانم

"مولانا"

+

سه ﺑﯿﺖ ، ﺳﻪ ﻧﮕﺎﻩ ، ﺳﻪ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ

▪️ﻣﻮﺳﯽ ‏(ﻉ) ﺧﻄﺎﺏ ﺑﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺩﺭ ﮐﻮﻩ ﻃﻮﺭ:
ﺍَﺭَﻧﯽ ‏(ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻧﺸﺎﻥ ﺑﺪﻩ)
▪️ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ: ﻟﻦ ﺗَﺮﺍﻧﯽ ‏(ﻫﺮﮔﺰ ﻣﺮﺍ ﻧﺨﻮﺍﻫﯽ ﺩﯾﺪ)

▪️ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ عاقلانه:
ﭼﻮ ﺭﺳﯽ ﺑﻪ ﮐﻮﻩ ﺳﯿﻨﺎ ﺍﺭﻧﯽ ﻣﮕﻮ ﻭ ﺑﮕﺬﺭ
ﮐﻪ ﻧﯿﺮﺯﺩ ﺍﯾﻦ ﺗﻤﻨﺎ ﺑﻪ ﺟﻮﺍﺏ ﻟﻦ ﺗﺮﺍﻧﯽ

▪️ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ عاشقانه:
ﭼﻮ ﺭﺳﯽ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﺳﯿﻨﺎ ﺍﺭﻧﯽ ﺑﮕﻮ ﻭ ﺑﮕﺬﺭ
ﺗﻮ ﺻﺪﺍﯼ ﺩﻭﺳﺖ ﺑﺸﻨﻮ، ﻧﻪ ﺟﻮﺍﺏ ﻟﻦ ﺗﺮﺍﻧﯽ

▪️ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ عارفانه:
ﺍﺭﻧﯽ ﮐﺴﯽ ﺑﮕﻮﯾﺪ ﮐﻪ ﺗﺮﺍ ﻧﺪﯾﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ
ﺗﻮ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻣﻨﯽ ﻫﻤﯿﺸﻪ، ﭼﻪ ﺗﺮﯼ ﭼﻪ ﻟﻦ ﺗﺮﺍﻧﯽ
تگ ها
آخرین مطالب
آرشیو مطالب
موضوعات
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان