جمعه ۱۳ ارديبهشت ۹۸ , ۱۴:۱۹
خب جونم براتون بگه که مینیس یه چالش راه انداخته به اسم نمای امید جزو چالشهایی بود که ازش حس خوبی گرفتم پس منم بازی!
اینم نمای امید دو هفته اخیر من قبل از این فقط دو تا تابلو بیشتر داشت که بخاطر تمرینات ورزشم نیازمند دیوار بودم تابلوها جا به جا شدن.
اون کارت پستاله رو مامانم خودش برام رنگ کرده و توش تبریک نوشته و خیلی عزیزه اون شمع کنارش یادگاری از سالگرد به امامت رسیدن امام زمانه مال دی ماه سال ٩۴ اون مرغ کنارش جزو دلبرانههایی بوده که عمه واسه دکوری اتاقم خریده چسبا حاوی خاطرات خندهدار دوران دانشجویی بابام و راهنمایی خودمه و سنشون از منم بیشتره شمع روش رو باز عمه خریده چون قابش صورتیه و منم برای یکی از دکوریهام شمع لازم داشتم ولی بزرگ بود عکسا هم پایینی وقتی ۵ سالم بوده عکسای بالاییش هم تولد ۴ سالگیم که بهترین تولدم بود هم به کام بچهها هم به کام بزرگترها! اونیم که روش عکس چسبوندم در واقع آینه است که توش مقوا گذاشتم! اون گربه بالاشم مربوط میشه به زمانی که موبایلم ال جی بود برای قاب اون خریدیم که قاب اوجمل بسازیم لعنتی نچسبید که منم گذاشتمش بالا اون قابهام که ست آینه بودن و مجسمههای توش بالایی اون حس رهایی که فعلا در پیش هستم و پایینی هم که خود الانمه که هی کتاب میخونه بلکه یکم بهتر بشه و راه رهاییش رو پیدا کنه بقیه چیزهام که وسایل ورزشیه توضیح ندارن فقط اون هولاهوپ یادگاری یکی از دوستای دبیرستانه و برای همین یکم بیشتر از یه وسیله ورزشی عزیزه و دیدنش سر ذوقم میاره که باهاش تمرین کنم با اینکه خیلی دردناکه...
پ. ن: بزنید رو عکس و تو اندازه اصلیش ببینید تا عمودی نمایش داده بشه...