شیخی به زنی فاحشه گفتا: مستی.
هر لحظه به دام دگری پابستی؛
گفتا؛ شیخا، هر آنچه گویی هستم،
آیا تو چنانکه مینمایی هستی؟
چند وقت پیش به تشویق یک X سعی داشتم حال یک Y رو خوب کنم این وسط یک Z هم تایید میکرد خلاصه تهش اون Y من رو متهم به هرزگی کرد! و X که دوست صمیمی منم بود خودشم مشوق بود خبر هم داشت از واقعیت و همه فکر میکردن عابدترین و زاهدترینه! یه جوری رفتار کرد که بقیه هم فکر کنن Y درست میگه از اون روز ۲ تا M مراقبم هستن بدون اینکه پیش زمینه دوستی داشته باشن منو بشناسن و یا براشون قبلش کاری کرده باشم مراقب Mهای زندگیتون باشید.
بعد از ۴ سال بهمن ماه پارسال با یکی حسی بهتر و قشنگتر از حسی که با محبوب سابقم داشتم تجربه کردم ولی خیلی زود فهمیدیم بهتره رفیق باشیم بعدش یه روز بی دلیل دلمو شکست و رفت بعدتر فهمیدم بی دلیل نبوده و اتفاقا از رو عشق و علاقه و فداکاری بوده و من ساده لوح نفهمیدم درسته که از همون بهمن قول دادیم رفیق باشیم و هنوزم قرار همونه ولی خوشحالم که برگشت و خوشحالترم باعث و بانیش کسی بود که از اواخر خرداد فکر میکردم یه آشغال عوضیه ولی خب اتفاقا یکی از منطقیترینا و صبورترینا و باشخصیتتریناست و همونم همه چیز رو برام درست کرد که باز رفیقم برگرده خلاصه که از عجایب زندگی این که بازم از رفیق ضربه خوردم از کسی که بدم میومد لطف و مهربونی و از غریبهها حمایت...