جانیمسانღ

سن منیم جانیمسان

گر خدا خواهد عدو شود سبب خیر

۱۱ ۳

دقیقا ۸ روز بعد جریان اون فضولی من و یار ما شدیم... میشه دعا کنین زودتر وضع مالی‌مون اوکی شه و بتونیم بریم سر خونه زندگی خودمون؟

نامه‌ای برای آینده نوشا

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

عصبانیم

۳ ۱

ببینید من درک میکنم توی بعضی از کارها بخاطر حساسیتشون، طبیعیه حراست اونجا فضول باشه و اصلا بابت اینکه احتمالا تلفنای من با عزیز دلم شنود شده هیچ مشکلی ندارم ولی اینکه حالا یا ناقص شنود کردن یا یکی رفته یه چیز نصفه نیمه گفته و برداشتن رو اساس اونا تهمت زدن رو برنمیتابم! یعنی توی اسلام اینا تهمت زدن به یه آدم مشکلی نداره؟ واقعا تف به سبک دین‌داریشون خب! حالا منتظرم ببینم میخوان تا کجا وقاحتو ادامه بدن! اگه پررو باشن متاسفانه مجبورم بزنم رو مود پرروگری و از یک‌یک‌شون بابت تهمتی که زدن شکایت کنم، تا بفهمن مطرح کردن ابهام و سوال از آدما باید چطوری باشه... پلشتای گستاخ.

تف سر بالا

۴ ۵

کلی نق دارم ولی حس میکنم گفتن‌شون تف سر بالاست... ولی کاش میشد آدما خانواده‌هاشون رو عوض کنن.

تولدهاشون مبارک

۱۲

بعضی آدما انقدر خوب و خوش انرژین، که میتونن مودت و حالت نسبت به کل مسائل پیرامونت هم عوض کنن اینجوری شد که به یمن تولد یاسی (البته دیروز بود) انقدر خندیدم که امروز با پدرم در صلح بودم و از تصمیم صلح هم رازیم. خلاصه که تولد شون مبارک.

۵۹ سالگیش!

۷

فردا تولد بابامه و من بخاطر رفتارهای اخیرش توی خب که چی‌ترین حالت ممکنم.

ایرانسل VS مخابرات!

۵ ۴

دارم از سایت ۹۸‌ها یه نرم افزار ۴.۵ گیگابایتی رو به صورت پارت‌های ۱.۵ گیگابایتی دانلود میکنم. ۳ گیگابایتشو با اینترنت ایرانسل توی کمتر از ۱۰ دقیقه دانلود کردم و اون یک و نیم گیگابایت بقیه که زدم با اینترنت مخابرات دانلود شه، هنوز ۴۵ دقیقه دیگه باید صبر کنم! زیباست... تازه ادعای ۱۶ مگابیتم داره!

تولدت مبارک من

۱۱

همین دیگه!

تردید

۵ ۴

کانال بعضی از بچه‌ها رو که می‌خونم گاهی با یه سوالاتی یا حرفایی مواجه میشم که میگم شاید بد نباشه یکسری از تجربیاتمو بی‌پرده مکتوب کنم حتی اگه بخوام حریم خصوصیم حفظ بشه با اسم و رسمی که کسی ندونه و جایی به جز وبلاگ و یا کانالم اما از طرفی هم تجربیات من دقیقا همون چاقوی تیز آشپزخونه هستن که میشه باهاش هم یه غذایی خوشمزه پخت و هم آدم کشت و من نمیتونم به مغزم این ضمانتو بدم که هر کسی که تجربیات منو میخونه بعدش اون نتیجه درست مد نظر منو میگیره... همین مانع انجامش میشه و باعث شده بشدت تردید کنم.

از استعدادت استفاده نمی‌کنی!

۷ ۲

خوبی دوستای قدیمی اینه که بهتر از هر کسی میتونن تغییراتتو بهت بگن، ظاهرا پررنگ‌ترین تغییر این سال‌های من، استفاده نکردن از استعداد نوشتنم بوده... خیلی هم دوست دارم بنویسما، حتی عین قبل خاطره نویسی ولی خب یک جورایی این بالا رفتن سن محتاط‌ترم کرده و هر بار که وبلاگمو باز میکنم تا خاطره نویسی کنم، یه نه ننویسیا اینا به کسی ربطی نداره پس حریم خصوصیت کجا رفته میاد و باعث میشه وبلاگ رو ببندم و برم به کارهای بدم فکر کنم... 

عقل کل

۴

اومده میگه زندگشیو کثافت گرفته و خانواده‌اش فلان و بیسار کردن و ... بعد به جای اینکه فکر کمک بهش باشن! دو ساعته دارن میکوبنش که چرا داره تو اون شرایط سیگار میکشه و براش از مضرات سیگار میگن! شما خوبید و سالمید ولش کنین این بیچاره رو...

هر چیزی وقتی داره.

۱۲ ۴

اوایل خیلی ناراحت بودم که چرا با یار همون ۱۶ سالگی آشنا نشدم، اونم همین حرفو میزد ولی خب هر بار که یه مشکل و چالشی پیش میاد میگم خدا رو شکر وقتی ۱۶ سالم بود آشنا نشدیم چون نه من و نه یار صبر و پختگی الانو نداشتیم و بارها جفتمون اشاره کردیم نوجوان که نیستیم ...

درباره من
نه پی زمر و قمارم نه پی خمر و عقارم
نه خمیرم نه خمارم نه چنینم نه چنانم

من اگر مست و خرابم نه چو تو مست شرابم
نه ز خاکم نه ز آبم نه از این اهل زمانم

"مولانا"

+

سه ﺑﯿﺖ ، ﺳﻪ ﻧﮕﺎﻩ ، ﺳﻪ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ

▪️ﻣﻮﺳﯽ ‏(ﻉ) ﺧﻄﺎﺏ ﺑﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺩﺭ ﮐﻮﻩ ﻃﻮﺭ:
ﺍَﺭَﻧﯽ ‏(ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻧﺸﺎﻥ ﺑﺪﻩ)
▪️ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ: ﻟﻦ ﺗَﺮﺍﻧﯽ ‏(ﻫﺮﮔﺰ ﻣﺮﺍ ﻧﺨﻮﺍﻫﯽ ﺩﯾﺪ)

▪️ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ عاقلانه:
ﭼﻮ ﺭﺳﯽ ﺑﻪ ﮐﻮﻩ ﺳﯿﻨﺎ ﺍﺭﻧﯽ ﻣﮕﻮ ﻭ ﺑﮕﺬﺭ
ﮐﻪ ﻧﯿﺮﺯﺩ ﺍﯾﻦ ﺗﻤﻨﺎ ﺑﻪ ﺟﻮﺍﺏ ﻟﻦ ﺗﺮﺍﻧﯽ

▪️ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ عاشقانه:
ﭼﻮ ﺭﺳﯽ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﺳﯿﻨﺎ ﺍﺭﻧﯽ ﺑﮕﻮ ﻭ ﺑﮕﺬﺭ
ﺗﻮ ﺻﺪﺍﯼ ﺩﻭﺳﺖ ﺑﺸﻨﻮ، ﻧﻪ ﺟﻮﺍﺏ ﻟﻦ ﺗﺮﺍﻧﯽ

▪️ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ عارفانه:
ﺍﺭﻧﯽ ﮐﺴﯽ ﺑﮕﻮﯾﺪ ﮐﻪ ﺗﺮﺍ ﻧﺪﯾﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ
ﺗﻮ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻣﻨﯽ ﻫﻤﯿﺸﻪ، ﭼﻪ ﺗﺮﯼ ﭼﻪ ﻟﻦ ﺗﺮﺍﻧﯽ
تگ ها
آخرین مطالب
آرشیو مطالب
موضوعات
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان