جانیمسانღ

سن منیم جانیمسان

می‌تونم بنگاه بزنم و پول بگیرم

۲
انقدر که این چند روز برنامه انتخاب واحد نوشتم دیگه دارم لیست رو حفظ میشم میتونم بنگاه بزنم برای انتخاب واحد و پول بگیرم بابتش و میلیاردر شم از این راه!

داشتن یک تارزان غیرتی تو زندگی هر کسی لازم و واجب است...

۲ ۱
بهش میگم گند زدم عظیم و بعد براش شرح دادم و داشت بررسی می‌کرد چطوری باید گندی که زدم رو جمع کرد بعد من برگشتم میگم خدایا کمک کن گندی که زدم جمع کنیم قول میدم درست و حسابی توبه کنم دیگه گند نزنم برگشته میگه نگران نباش بابا بازم گند زدی جمع می‌کنیم خب من مردم براش دیگه شما بودین نمیمردین برای چنین رفیقی؟
شایعه شده یک درسی هست که ترم آخر باید بگیریم و فقط وحشی مهربون ارائه میده دارم به این فکر میکنم که بابام میگفت ماشین بیمه شخص ثالث داشته باشه تصادف کنی حتی اگه طرف بمیره به شرط داشتن گواهینامه بیمه دیه رو میده برم مطمئن شم که میده یا نه! [شوخی می‌کنم‌ها جدی نگیرید اگه یه روزی هم امید به خدا مرد باور کنید من دخلی نداشتم بعدا شر نکنید واسه ما!]
خوشحالی یعنی همه گیس و گیس کشی کنن سر ۴ تا دونه واحد گرفتن تو هنوز روز انتخاب واحد نرسیده انتخاب واحدت ثبت شده باشه البته با این شوک که صبح بفهمی یک عدد بخشنامه ۲۰ ام دی اومده و طبق اون ۵ واحدت بپره و به جای ۲۰ واحد بشی ۱۵ تا و فقط بتونی یک واحد جایگزین کنی اما بازم لذت بخشه که استرس انتخاب نداری 

من که رفتم قرآن به سر بگیرم بگم الهی العفو الهی العفو!

۲ ۱۰
در ایام نه چندان دور من به ریش یک بنده‌ خدایی هارهار می‌خندیدم که تو یک روز دو تا امتحان داری و حالا بهش وضع این ترمم رو بگم میتونه با لودری بولدزری تانکی چیزی از روم رد شه بعد از مشورت با بابام و خوندن نظرات شما و تفکر در مورد اینکه ۴ تا آز دارم و دو ساعتم دو ساعته تصمیم گرفتم دفاع مقدس بگیرم خصوصا که پدرم گفت خب گفتن باید ۱۲ واحد پاس کنی نگفتن بیشتر نمیشه که پس بگیر چون به نظر من لازمه بدونی تا عینهو بز به من نگاه نکنی وقتی مستند دفاع مقدس میده و من گریه میکنم البته تهش رو نگفت تو دلش گفت!
خلاصه که برنامه این ترم رو بستم دیگه شد سه روز بیست واحد و فقط و فقط نگران سوم تیرم خدا خودش بخیر بگذرونه این یک روز رو خصوصا که قبلشم فیزیولوژی امتحان دارم و هر کدوم از این ۴ تا رو باید تو همون دو سه ساعت قبل امتحان ببندم به جز زبان که ضعیفم و تلاش زیادی میخواد خلاصه که ترم دیگه دیدین نیستم بدونین زیر فشار درسای سوم تیر مردم!

بیاید مشورت بدید برای انتخاب واحدم!

۲ ۱۴
آقا من الان برای ۲۰ واحد شدن دو انتخاب دارم بگید کدوم بهتره به نظر شما.
۱. دوشنبه ۲ واحد دفاع مقدس بگیرم اینجوری در طول ترم فقط ۳ روز میرم دانشگاه و پنجشنبه تا یکشنبه خونه‌ام اما اینجوری دو واحد از اختیاری‌های گرانبهام میره برای یک درس غیرتخصصی و تخصصی‌های خوبی قراره ارائه شن و حیفم میاد و یک عیب دیگه هم داره همینطوریش من سوم تیر سه تا امتحان دارم [جا داره برام عزاداری کنید] اینم بگیرم میشه هر ۴ تایمی که امتحان برگزار میشه امتحان دارم یعنی هشت و نیم، یازده، یک و نیم و چهار! به ترتیب هم این درس‌ها هستند اندیشه ۲، دانش خانواده، دفاع مقدس و زبان عمومی که استاد سه تا اولی سوال میدن و خیلی اساتید اوکی‌ای هستند اما آخری مجهول الهویه است و ما قراره موش‌های آزمایشگاهی کلاسش باشیم اما خب بنده خدا اسمش خیلی باحاله اگه از قاعده اسم کچل رو میذارن زلف علی پیروی نکنه خیلی باید خوب و باحال و دوست داشتنی باشه یک چیزی تو مایه‌های استاد استندآپ کمدی اما اگه پیروی کنه که میشه یک آدم خشک و جدی که خیلی هم اتو کشیده و عصا قورت داده و رو اعصاب رونده است.
۲. پنجشنبه برای یک درس عمومی دو واحدی بکوبم برم دانشگاه و به سخنان استاد گوش بدم اما خب اینم استادش شناخته شده است یه خانم بسیار مهربون و دوست داشتنی که با دقت صحیح میکنه اما بسیار خوبه ببینه کلاساشو رفتی و غیبت نداشتی بهت کمک میکنه تو نمره و اینکه سوالم میده و امتحانشم یک و نیم بیست و هفتمه و اون روز امتحانی ندارم بعدم دفاع مقدس اختیاریه ولی این اجباریه و باید بگذرونیم.
حالا شما بودید آسایش طول ترم رو قربانی امتحانات و از دست ندادن دو واحد گرانبهای اختیاری میکردین یا برعکس؟ امتحانات و درس اختیاری رو قربانی آسایش می‌کردین؟! البته که من تقریبا تصمیم قطعی گرفتم که راه دوم رو برم ولی میخوام ببینم نظر بقیه چیه تا تصمیم درست رو بگیرم.

ای داد ای هوار ولمون کنید!

۲ ۸
میگن باز قراره استادها و ساعتا تغییر کنه جا داره بگم وات د فاز؟ خب انتخاب واحد چه کوفتیه خودتون واحد میدادین دیگه! مرسی اه

اولین دیدار

۲ ۸
امروز برای اولین بار قدم رنجه کردم رفتم پا رو تخم چشم خانم دکتر گذاشتم! اونم چون فهمید من با بقیه فرق دارم! برخلاف گفته‌ها بسیار خوب برخورد کرد و نتیجه اینکه گفت بیخودی فلان آز رو نگیر و فلان کلاس رو فلان جور بگیر تهش این شد که الان از تعداد امتحانات توی یک روزم کم شد خلاصه دستش درد نکنه و گرنه من توی یک روز به شهادت میرسیدم واقعا
بعدم از عجایب دانشگاه ما امروز دفاع داشت یکی بعد یک چیزهایی آورده بود برای جلسه دفاعش که ما با دیدنش فقط ارور ۴۰۴ دادیم... انصافا ساز برای کجای جلسه دفاع‌ استفاده میشه؟ یعنی انقد خوشحال بود که تموم شد راحت شد؟

با غم‌انگیزترین حالت تهران شمال چه کنم؟ + بعداً نوشت

۲ ۶
آقا حواسم نبود سیستم علم لدنی نداره و باید اول تئوری‌های عزیز رو بزنم بعد عملی‌ها این جوری بود که نگم براتون... از همه بدتر کار دادش دستم و ۱۵ تا واحد شد بگیرم و ۵ واحد تکمیل ظرفیت شد...
برای درس معارفی هم تصمیم گرفتم با پدر جنتی کلاس بگیرم... هم چون بخاطر سن و سالش کلاسش همکفه هم علافی ندارم اینجوری هم بهش حس بدی ندارم و با کامنتای شما بهترم شد حسم.
خلاصه که فقط شنبه سه شنبه و پنجشنبه‌ام چیزی شد که میخوام البته که یقینا خیره فکر کنم سیستم دید من داغم حالیم نیست که ۲۰ واحد با ۶ تا آز مساویست با رد شدن اتوبان هشت بانده از روی دهان گرامی و برای همین علم لدنی استفاده ننمود.
تا برم غذا بخورم بیام تارزان غیرتی گفت چون تو سر کلاس آز آلی نیستی منم حذف میکنم بعداً با هم بگیریم بعد اسم استاد بنده خدا لاسمیه و تارزان غیرتی هم فینگلیش پیام میده اسم بنده خدا رو خوندم لامصبی! می‌فهمید؟ لامصبی! کلا موقع خوندن فینگلیش از این سوتیا زیاد میدم...
اینم چوگویک درس خوان از ۲۴ شهریور... 
وی از آن دسته تفلون‌هایی است که از روز اول حاضرند خصوصاً که پدر جنتی بسیار روی حضور غیاب حساس هستند حتی از جلسه اول!
بعداً نوشت: با کلی تلاش تونستم ١٩ واحد توی ۵ روز بگیرم و امید میره چهارشنبه بتونم تبدیلش کنم به ٢٠ واحد توی ۵ روز! الان ۶ تا از امتحاناتم توی ٣ روز برگزار میشه! سینه بزنید... اونجوری میشه ٨ تا توی ۴ روز... بازم خدا رو شکر که الحمدالله ساعت‌هاش فرق داره.
تیتر: شعر علیرضا آذر با اندکی تغییر!

شنبه مخوف

۲ ۱۶
فردا باید انتخاب واحد کنم و شدیداً استرس دارم آخه کلاس معارفی که میخوام فقط یک دونه ظرفیت داره و اگه صاد و پ و بقیه نتونن ظرفیت بگیرن و میکروها هم این یک دونه رو بردارن مجبورم با استاد ذال درس بگیرم که اصلاً خوشنام نیست، البته که من استاد شگفت زده کردنم مثلاً همین استاد گاف از نظر بقیه بچه‌ها بسیار جدی و نامهربانه ولی جان خودم خیلی هم مهربانه همونطور که استاد سین مهربانه یا مثلاً درسته با استاد جیم درگیر شدم و براش سوتفاهمم شد که بهش فحش ناموسی دادم! خیلی مهربان و دلسوز بود و هست ولی هنوزم میگم لعنت بهش با همه دلسوزیش سر یه سوتفاهم یک ترم تن سه تا کلاس رو لرزوند و خیلیم سختگیرانه نمره داد به همه بچه‌ها... البته که سوسه‌های گربه چکمه پوشم بی‌اثر نبود! ولی خب از این استاد ندیده میترسم نه سر اخلاقش چون من چادریم و فکر نکنم پرش به پرم بگیره و اگه هم یه وقت چیزی بگه چون آیت الله جنتی جلوش کودکی خردسال محسوب میشه میتونم به اعصابم مسلسل شم و باهاش بحث نکنم و حرفاشم بذارم پای اختلاف فکر و نسل و تمام خلاصه دعا کنید به خیر بگذره...
اون معارفی که میخوام علاوه بر استاد خوب این آپشنم داره که می‌تونم استاد گاف رو ببینم و این برام حس خوشایندی داره دیدن خوش صداترین استاد کل دانشگاه‌مون و البته مهربون‌ترین... 
درباره من
نه پی زمر و قمارم نه پی خمر و عقارم
نه خمیرم نه خمارم نه چنینم نه چنانم

من اگر مست و خرابم نه چو تو مست شرابم
نه ز خاکم نه ز آبم نه از این اهل زمانم

"مولانا"

+

سه ﺑﯿﺖ ، ﺳﻪ ﻧﮕﺎﻩ ، ﺳﻪ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ

▪️ﻣﻮﺳﯽ ‏(ﻉ) ﺧﻄﺎﺏ ﺑﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺩﺭ ﮐﻮﻩ ﻃﻮﺭ:
ﺍَﺭَﻧﯽ ‏(ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻧﺸﺎﻥ ﺑﺪﻩ)
▪️ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ: ﻟﻦ ﺗَﺮﺍﻧﯽ ‏(ﻫﺮﮔﺰ ﻣﺮﺍ ﻧﺨﻮﺍﻫﯽ ﺩﯾﺪ)

▪️ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ عاقلانه:
ﭼﻮ ﺭﺳﯽ ﺑﻪ ﮐﻮﻩ ﺳﯿﻨﺎ ﺍﺭﻧﯽ ﻣﮕﻮ ﻭ ﺑﮕﺬﺭ
ﮐﻪ ﻧﯿﺮﺯﺩ ﺍﯾﻦ ﺗﻤﻨﺎ ﺑﻪ ﺟﻮﺍﺏ ﻟﻦ ﺗﺮﺍﻧﯽ

▪️ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ عاشقانه:
ﭼﻮ ﺭﺳﯽ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﺳﯿﻨﺎ ﺍﺭﻧﯽ ﺑﮕﻮ ﻭ ﺑﮕﺬﺭ
ﺗﻮ ﺻﺪﺍﯼ ﺩﻭﺳﺖ ﺑﺸﻨﻮ، ﻧﻪ ﺟﻮﺍﺏ ﻟﻦ ﺗﺮﺍﻧﯽ

▪️ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ عارفانه:
ﺍﺭﻧﯽ ﮐﺴﯽ ﺑﮕﻮﯾﺪ ﮐﻪ ﺗﺮﺍ ﻧﺪﯾﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ
ﺗﻮ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻣﻨﯽ ﻫﻤﯿﺸﻪ، ﭼﻪ ﺗﺮﯼ ﭼﻪ ﻟﻦ ﺗﺮﺍﻧﯽ
تگ ها
آخرین مطالب
آرشیو مطالب
موضوعات
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان