جانیمسانღ

سن منیم جانیمسان

چهارده کیلو آجیل

۲ ۴
۱. هر چی به این بیست و پنج سالگی کذایی نزدیک‌تر میشم بیشتر استرس میگیرم مهم‌ترین دلیلش هم اینه که بیست و پنجم سالم میشه بدون اینکه مفید بوده باشم نه برای خودم نه دیگران و این خیلی بده!
۲. یکشنبه هفته پیش قرار بود برم نمایشگاه بابام گفت حالم بده الم و بلم نرفتیم و منم از آدینه بوک آنلاین سفارش دادم دیروز زنگ زد که فلان کتاب رو نیافتم منم دعوا کردم که غلط کردی نیافتی و چه و چه بعد من خیلیم حرصم گرفت که یه روزی گفته که نمایشگاه تموم شده!‌ (من همیشه با این موضوع فلان تا فلان مشکل دارم نمیدونم فلان دوم خودشم حسابه یا نه!) بعد فهمیدم تموم نشده دیگه تندی لباسمو عوض کردم و بدو بدو رفتم نمایشگاه و رفتم سراغ غرفه‌ای که طبق نرم افزار کتاب رو داشت بنده خدا کل غرفه رو گشت ولی نداشت گفت کم آورده بودیم تموم شده یعنی میخواستم بشینم گریه کنم دلیلی هم که باعث شده بود برای من انقدر مهم باشه این بود که شانس گند بنده تنها کتابی بود که به یکی دیگه قول داده بودم برات میگیرم!‌ حالا قرار شده یکی از سه تا کتاب‌های خودمو بدم بخونه...
۳. آیا فکر کردین تا نمایشگاه رفتم کتابی که میخواستم نبود دست خالی برگشتم؟ خیر چندتایی کتاب درسی گرفتم که خب هیچی یک عدد کتاب حرکات اصلاحی گرفتم یکم اصطلاحاتش سخته ولی تازه فهمیدم که بابا من که تاندونام رو عمل کردم مشکلم دیگه اون نیست بخاطر چند سال بد راه رفتن ماهیچه‌های خاصیم کوتاه شدن و بسیار راحت و آسون اوکی میشن حالا میخوام ۴ شنبه کتاب به دست برم باشگاه بعدم چون باشگاهم دو قدمی مطب ارتوپدمه برم پیشش و ببینم حرفمو تایید میکنه؟ اگه تایید کرد با همون کتاب بزنم تو سرش! چون به من هی آتل میده کشته منو در صورتی که نیازی نیست و بدون آتل با ورزش قابل اصلاح شدنه خلاصه که درست فهمیده باشم زنده نمیمونه ببعی! تقریبا هم مطمئنم درست فهمیدم چون توی این دو هفته بعضی از این حرکات اصلاحی توی کتاب رو مربی باشگاهم بهم گفته انجام دادم و کلی نتیجه داده!... 
۴. من هیچ وقت به ورزش علاقمند نبودم اصلا و ابدا اما مربیم انقدر باحال و جذاب و عشقه که من کل هفته رو به عشق اون تایمی که پیش مربیم هستم سپری میکنم و ذوق مرگم که میرم ورزش و با اینکه بعدش کلی خسته میشم کلی سرحالم انقدر که با ذوقی که فقط باید ببینید و مخصوص کودک درون خودمه تا خونه که حرف میزنم هیچی وقتیم میرسیم خونه ادامه داره تا بعد چای و بعدم که بابام میخواد بخوابه میرم تلگرام باز از اول برای تارزان غیرتی میگم...
۵. آیا چنین فردی که انقدر توی من انگیزه ایجاد کرده لایق این نیست که اونایی که منو دوست دارن براش دعا کنن؟ خصوصا که الان مشکلی براش پیش اومده؟ نبینم دعا نکردیدها مشکل حل نشه حاصل کم کاری شما میدونم! حیف سفیرم قم نیست و گرنه میگفتم بره حرم...
۶. سه شنبه هفته پیش آنجلا گفته بود امتحان میگیره منم خر زده بودم اساسی بعد صبحش فهمیدم که امتحانش بخاطر قدرت چونه زنی گادفادر دانشگاه یا همون استاد رپ کنسل شده و افتاده هفته بعد که خب فدای سرم نکته مهمش این بود همون موقع فهمیدم همون روز یه درس دیگه امتحان میانترم دارم و هیچی نخوندم ولی خب به لطف استاد آز آلی و آزمایش زیبای تقطیر که چیزی جز بیکاری و ول گشتن نیست نشستم خوندم و از هشت نمره هفت نمره گرفتم اون یک نمره هم سر خطای دید ازم کم شد و نه کمبود دانش و یا مثلا خطای خفن توی آزمایش فقط چون باید رو زانو میشستم و سخته برام وسطای کار سر خوردم یا بهتر بگم تلو خوردم و باعث شد که یه قطره آب بیشتر توی ظرف بریزم و نمره عزیزمان کم شود ولی خب راضیم.
۷. یکسری افراد برای من خیلی مهم هستن بعضیاشون رو ندیدم ولی خب تو یه بازه‌ای باهام رفتاری داشتن که بابت اون رفتار برام مهم شدن بعد خب همیشه حواسم بهشون هست و جالبه که یکی‌شون عادت نکرده و هر بار که نصف شبی بهش پیام میدم چرا بیداری یا بیداری؟ حس میکنم دچار سکته ناگهانی میشه که این از کجا فهمید و خب خبر نداره من حواسم هست به دوستام به بعضیا بیشتر به بعضیا کمتر یکسریا رو انقدر که دیگه نیازی نیست باهاش حرف بزنم میدونم خوب نیست و میدونم چرا میتونم بفهمم مشکل احساسیه یا کاری یا مثلا فقط با یکی یه بحث ریز داشته ولی خب این شخص یکم خنگه و هر بار تعجب میکنه و به وضوح میترسه و جا داره بگم مرسی که هستی من کلی به این خنگ بودنت میخندم اصلا دوست خنگ جذابه!
۸. امتحان فیزیولوژی گیاه دارم و میان ترم هم هست و دوست دارم برم کتابش رو آتش بزنم مشکل درسش نیست چون فیزیولوژی گیاه ۹۰ درصدش بیوشیمی متابولیسمه و در مورد چرخه‌های بیوشیمیاییه مشکل استادش هم نیست مشکل اینه من هنوز بیوشیمی متابولیسم نگرفته بودم اینو گرفتم و مجبورم همه چی رو حفظ کنم و این که چیزی که فهمیدنیه چون استادش وقت نمیکنه از پایه درس بده مجبورم حفظ کنم و تا بعدا ترم بعدی بفهممش عصبی میشم! خب تو اون روح‌تون عزیزان چرا بیوی متابولیسم رو از پیش نیازی برداشتین؟ ضرب المثل خر کمه میرن از قبرس میارن اینجا کاربرد داره! باید برم بهشون بگم نرید بابا همین دانشگاه ما پره به وفور هست...
۹. قدیما سلیقه آهنگم متفاوت بود آخه آهنگایی رو دوست داشتم که اون میخوند... فعلا یه مدتی هست اجداد ابی رو آوردم جلو چشمش خصوصا این آهنگ

 

کاش شعور داشته باشیم همگی

۲ ۲۳
امروز تو باشگاه ازم اجازه گرفتن که موقع تمرین ازم فیلم بگیرن تا بتونن بگن که این متد حالت درمانیم داره بعد اینو به عنوان لایو گذاشتن اینستاگرام تا اینجاش که مشکلی نیست موقع لایو گرفتن هم کامل توضیح دادن که این شخص فلان و بیسار بعد یه خوشحالی اومده تیکه انداخته که معلومه ایشون سالها در عرصه ورزش فعالیت داشتن که یه حرکت ساده رو نمیتونن انجام بدن د آخه مگه کری خواهر/برادر؟
خدا رو شکر که من یکی حداقل مشکلم مال پاهامه نه درک و شعورم !

کجایی تارزان گردالوت رو کشتن!

۲ ۴
بله همون طور که از عنوان مشخصه توی موبایل تارزان غیرتی اسم من gerdaloom با یک بوس خوشگل ذخیره شده حالا جریان کشتن گردالو چیه؟ جریان اینه که گردالو رفت روی ترازو وزن کشی کرد و دید وای بر من وای بر کائنات وای بر زندگی پاندایی شدم ۹۸ کیلوی ناقابل! الان برم دکتر که دکتر عزیز حق داره بگه برو اصلا ریختت رو نبینم! ۸۷ کیلو بودم و گفته بود باید ۶۱ کیلو شی بعد من شدم ۹۸ البته نیتم خیر بود میخواستم با سال ۹۸ ست کنم! خلاصه بدو بدو رفتم باشگاه ثبت نام کردم اونم نه از این عادی‌های سوسول طوری رفتم سراغ یک ورزش خیلی لعنتی خفن با بالاترین بازده و خب باید بهتون بگم توی همون تستش که مربی تعیین میکنه میتونم ادامه بدم یا نه به هلاکت رسیدم و فردا اولین جلسه رسمی شروع میشه اما شاید جالب باشه بدونین که با همون ده دقیقه شدم ۹۶.۷ در این حد نابود شدم.
روش ورزشش این مدلیه میری ازت کلی تعهد میگیرن که اگه افتادی مردی بعد نمیان بگن چرا کشتیش! یعنی برگه‌اش ترسناکه باید تایید کنی صرع نداری بیماری قلبی نداری فشار خون نداری زخم تازه نداری ال نداری بل نداری و ضمنا اون شکم قلمبه ات حاصل از چربیه نی نی توش نیست بعد که تایید کردی میری توی رختکن بهت لباس ورزشی نخی میدن میگن بپوش بعد که میای بیرون میگن حاضری؟ یهویی با آبپاش خیس خالیت میکنن! بعد یه جلیقه شبیه جلیقه ضد گلوله رو میگیرن جلوت که بپوشی میپوشی بعد خودشون سیم‌هاش رو وصل میکنن و شوت میشی تو بغل مربی.
بعد مربی با توجه به نیازت بهت ورزش میده و ورزشش چیز خاص و پیچیده‌ای نیست همون پلانک و اسکوات و از این گومبول بازیا با توپ مدیسنبال شایدم مدیسن بال و برای شخص بنده یکسری حرکات تعادلی و قدرتیه که روی پا تمرکز داره اما با باشگاه عادی یه تفاوت جزیی داره اون جلیقه جذابه بود اونو وصل میکنن به یه چیزی بهت برق منتقل میکنن با پالس مشخص تا عضلاتت درگیر انقباضات مشخص بشه.
بعد آخرین ورزش من یه چیزی بود که نمیدونم اسمشو ولی شبیه همون پلانک بودش بعد دیگه من بعد اون خوابیدم رو تشک دیگه نمیخواستم بلند شم اصلا راه نداشت! و از شدت خستگی تو در و دیوار میرفتم و تعویض لباسم کلی طول کشید. بعد می‌خواستم بخاطر هزینه ادامه ندم اما بابام گفت یک ماه برو خصوصا وقتی یک سابقا گردالویی گفت خیلی خوبه و موثره و تاییدش میکنه حالا فردا اولین جلسه بیست دقیقه‌ای من میشه و بشدت استرس دارم که تهش دیگه کاردک لازم شم که بیان با کاردک از کف زمین جمعم کنن!
اگه خواستین درباره این نوع خاص از ورزش بدونین فیلترشکن خود را روشن نموده سرچ بفرمایید ورزش ایکس بادی یک سایتی میاد برید بخونید همون نتیجه اول و نتیجه دوم که سوالات رایج در مورد ایکس بادیه
برای خودم اون بخشش جالب بود که نوشته بود قبل از اختراع برق با این ماهی برق دارها توی روم و مصر اگه درست یادم باشه این کار انجام میشده بعدم برای فضانوردها و ورزشکارهای آسیب دیده استفاده شده.
درباره من
نه پی زمر و قمارم نه پی خمر و عقارم
نه خمیرم نه خمارم نه چنینم نه چنانم

من اگر مست و خرابم نه چو تو مست شرابم
نه ز خاکم نه ز آبم نه از این اهل زمانم

"مولانا"

+

سه ﺑﯿﺖ ، ﺳﻪ ﻧﮕﺎﻩ ، ﺳﻪ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ

▪️ﻣﻮﺳﯽ ‏(ﻉ) ﺧﻄﺎﺏ ﺑﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺩﺭ ﮐﻮﻩ ﻃﻮﺭ:
ﺍَﺭَﻧﯽ ‏(ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻧﺸﺎﻥ ﺑﺪﻩ)
▪️ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ: ﻟﻦ ﺗَﺮﺍﻧﯽ ‏(ﻫﺮﮔﺰ ﻣﺮﺍ ﻧﺨﻮﺍﻫﯽ ﺩﯾﺪ)

▪️ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ عاقلانه:
ﭼﻮ ﺭﺳﯽ ﺑﻪ ﮐﻮﻩ ﺳﯿﻨﺎ ﺍﺭﻧﯽ ﻣﮕﻮ ﻭ ﺑﮕﺬﺭ
ﮐﻪ ﻧﯿﺮﺯﺩ ﺍﯾﻦ ﺗﻤﻨﺎ ﺑﻪ ﺟﻮﺍﺏ ﻟﻦ ﺗﺮﺍﻧﯽ

▪️ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ عاشقانه:
ﭼﻮ ﺭﺳﯽ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﺳﯿﻨﺎ ﺍﺭﻧﯽ ﺑﮕﻮ ﻭ ﺑﮕﺬﺭ
ﺗﻮ ﺻﺪﺍﯼ ﺩﻭﺳﺖ ﺑﺸﻨﻮ، ﻧﻪ ﺟﻮﺍﺏ ﻟﻦ ﺗﺮﺍﻧﯽ

▪️ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ عارفانه:
ﺍﺭﻧﯽ ﮐﺴﯽ ﺑﮕﻮﯾﺪ ﮐﻪ ﺗﺮﺍ ﻧﺪﯾﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ
ﺗﻮ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻣﻨﯽ ﻫﻤﯿﺸﻪ، ﭼﻪ ﺗﺮﯼ ﭼﻪ ﻟﻦ ﺗﺮﺍﻧﯽ
تگ ها
آخرین مطالب
آرشیو مطالب
موضوعات
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان