جانیمسانღ

سن منیم جانیمسان

سلام سلام خاله بزغاله! علیک سلام خاله بزغاله!

۲ ۹
دبستان که بودیم یکی از تفریحات ما توی زنگ تفریح این بود که یار کشی می‌کردیم و بعد هر گروهی دستاشون رو مینداختن دور کمر یا گردن بغل دستی و بعد گروه اولی میگفت سلام سلام خاله بزغاله و میرفت سمت اون یکی گروه! بعد اونا میومدن سمت این یکی گروه و میگفتن علیک سلام خاله بزغاله تهش رو یادم نیست ولی یادمه گروه اول میگفت بچه داری خاله بزغاله اون یکی گروه میگفت نه بچه ندارم خاله بزغاله بعد اونا میگفتن پس اینا چین خاله بزغاله و اون یکی گروه اشتباه نکنم میگفت شور و شرن یا همچین چیزی! تهشم گمونم اونا میگفتن یکیشو میخوام اونام میگفتن کدومو میخوای و یکی از یارا میرفت تو اون یکی تیم! خلاصه دقیق یادم نیست ولی بازی تباهی بود یادمه 
یهو یادش افتادم گفتم یادی کنم ازش حالا چی شد یادش افتادم؟ توی تلگرام یه عکس دیدم نوشته بود دهه گذشته اینجوری بودیم تلفن برامون واتس آپ بود نقشه روی دیوار گوگل مپ بود آلبوم عکس اینستا بود و ... دیگه یاد قدیما افتادم یاد اینم افتادم
حالا اینو شماها نداشتین ولی به شخصه کلش آف کلنز بازی میکردم وقتی کلش آف کلنز مد نبود! اصلا نبود که مد باشه! آدم‌هام مجسمه‌های خمیری فیلی شکل بودن پول‌هام این شن‌های مخصوص عروسک سازی دستمال‌های کوچولو که مادربزرگم دوخته بود قلمروی هر کدوم و وسایل خونه باربیم وسایل‌شون و یه ماشین هم داشتم که کف و چرخش جدا میشد یه فولکس قورباغه‌ای نارنجی (وی از بچگی عاشق فولکس قورباغه ای بود) اونم برای جا به جایی کل سرزمین خفن‌شون استفاده میکردم! سرزمینش آپشن داشت حرکت کنه! 
مرتضا دِ
۰۱ آذر ۱۵:۴۰
تا مرحله چند می رفتی کلش رو؟
پاسخ :
مرحله نداشت کلش من یکم متفاوت بود :) 
مرتضا دِ
۰۱ آذر ۱۵:۴۸
:))
پاسخ :
والا خب مرحله بندی نکرده بودمش :)  
هلما ...
۰۱ آذر ۱۶:۰۱
آره اون بازیه یادمه! 
مام میگفتیم: بَنفشه چینگلیشه سیزدن بیزه کیم گَله :)))
پاسخ :
انصافا تباه بود
چینگلیش یعنی چی؟ 
هلما ...
۰۱ آذر ۱۶:۲۸
خیلی تباه :))
والا منم نمیدونم یعنی چی لابد بخاطر قافیه اش میگفتیم. :|
پاسخ :
مرسی :)) 
Anne Shirley
۰۱ آذر ۱۶:۵۳
ماهم بازی میکردیم D: 
این دختره اینجا نشسته گریه میکنه هم بازی میکردیم :دی 
یه بازی‌هایی هم بود که دونفری باهم بازی میکردیم و هی دستامونو به هم میزدیم. 
یه شعری هم بود که میگفت:  ما همه پیرو عاشق چنگالیم، هی. بر سر سفره‌ها حمله میبریم، هی. کو غذا کو غذا کو غذای ما؟ کو سالاد کو سالاد کو سلاد ما؟ هی. مرگ بر بادمجون درود بر فسنجون 😂😂😂
من همیشه تو خونه یا کتاب میخوندم یا پا تلویزیون بودم یا هم تفنگا داداشم رو برمیداشتم تفنگ بازی میکردیم :دی بنده‌خدا همه تفنگاشو من خراب کردم D: 
پاسخ :
اونام بازی‌های تباهی بودن
خصوصا اون دو نفره‌هاااا من هییییچ وقت نفهمیدم این شعر یعنی چی که مااااجراااااهاااااای تااااااام وووو جرررررریییییی کریسمس مری، مری نو نو نو مری سی سی سی :/ مری نو مرسی من خوشگلم تو زشتی :)) خیلی تباه بودیم خیلیییییییییییی :((
این پیرو قاشق چنگال رو ما نداشتیم شکر خدا :))
خدایی تفنگ بازی خیلی حال میده :)) منم با اینکه دختر بودم تنفگ داشتم :دی
جناب منزوی
۰۱ آذر ۱۹:۳۸
ظاهراً بازی ما خشن تر بود، یه دونه مادر بره ها بیشتر نبود و یه عده بچه بره پشت مادر بره ها قایم میشدن، روبه روی مادر بره ها هم گرگ بود. می گفت: گرگم و گله می برم ...
مادر بره ها هم می گفت: من مادرم نمیذارم...
اکشنش اونجا بود که کار به کتک کاری کشیده می شد، گرگ بیچاره :/  :)
پاسخ :
ما داشتیم این بازیم ولیییییییی باز این یه منطقی داره اون منطقی نداشت :)) 
فاطمه م_
۰۲ آذر ۱۱:۳۳
ما در جواب پس اینا چین خاله بزغاله، می‌گفتیم دسته گلن خاله بزغاله :)))

یه بازیا هم بود من اصن نمی‌فهمیدم شعرش به چه زبانیه :))) چقد تباه آخه :))
پاسخ :
خخخ آره یه وقتایی هم میگفتیم دسته گلن
واااای :)) الان که گفتی تو ذهنم هستاااا ولییییی هر چی فکر میکنم شعرش یادم نمیاد :)) من بعدا عمرا خاطرات دبستانم رو برای بچه ام بگم فکر میکنه دیوونه ام :((
اله سار
۰۵ آذر ۱۳:۰۰
چه دوره دبستان مهیجی (((:
پاسخ :
:)) برو برو عامو برو خودتو مسخره کن :دی
اله سار
۰۵ آذر ۱۳:۰۶
میرفت سمت اون یکی گروه ...
اینجا رودم کنده شد (((:
پاسخ :
:)) خوبه که خندیدی ولی روده ات رو بذار سر جاش لازمش داری :))
درباره من
نه پی زمر و قمارم نه پی خمر و عقارم
نه خمیرم نه خمارم نه چنینم نه چنانم

من اگر مست و خرابم نه چو تو مست شرابم
نه ز خاکم نه ز آبم نه از این اهل زمانم

"مولانا"

+

سه ﺑﯿﺖ ، ﺳﻪ ﻧﮕﺎﻩ ، ﺳﻪ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ

▪️ﻣﻮﺳﯽ ‏(ﻉ) ﺧﻄﺎﺏ ﺑﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺩﺭ ﮐﻮﻩ ﻃﻮﺭ:
ﺍَﺭَﻧﯽ ‏(ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻧﺸﺎﻥ ﺑﺪﻩ)
▪️ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ: ﻟﻦ ﺗَﺮﺍﻧﯽ ‏(ﻫﺮﮔﺰ ﻣﺮﺍ ﻧﺨﻮﺍﻫﯽ ﺩﯾﺪ)

▪️ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ عاقلانه:
ﭼﻮ ﺭﺳﯽ ﺑﻪ ﮐﻮﻩ ﺳﯿﻨﺎ ﺍﺭﻧﯽ ﻣﮕﻮ ﻭ ﺑﮕﺬﺭ
ﮐﻪ ﻧﯿﺮﺯﺩ ﺍﯾﻦ ﺗﻤﻨﺎ ﺑﻪ ﺟﻮﺍﺏ ﻟﻦ ﺗﺮﺍﻧﯽ

▪️ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ عاشقانه:
ﭼﻮ ﺭﺳﯽ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﺳﯿﻨﺎ ﺍﺭﻧﯽ ﺑﮕﻮ ﻭ ﺑﮕﺬﺭ
ﺗﻮ ﺻﺪﺍﯼ ﺩﻭﺳﺖ ﺑﺸﻨﻮ، ﻧﻪ ﺟﻮﺍﺏ ﻟﻦ ﺗﺮﺍﻧﯽ

▪️ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ عارفانه:
ﺍﺭﻧﯽ ﮐﺴﯽ ﺑﮕﻮﯾﺪ ﮐﻪ ﺗﺮﺍ ﻧﺪﯾﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ
ﺗﻮ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻣﻨﯽ ﻫﻤﯿﺸﻪ، ﭼﻪ ﺗﺮﯼ ﭼﻪ ﻟﻦ ﺗﺮﺍﻧﯽ
تگ ها
آخرین مطالب
آرشیو مطالب
موضوعات
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان